گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد چهارم
[سوره البقرة ( 2): آیات 219 تا 220 ] ....



ص : 116
اشاره
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَ ذلِکَ
یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ( 219 ) فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ
( وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ( 220
[سوره البقرة ( 2): آیه 219 ] .... ص : 116
اشاره
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَ ذلِکَ
( یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ( 219
ترجمه و شرح .... ص : 116
خداوند متعال در این آیه شریفه به بیان حکم میخوارگی و قمار بازي که هر دو از لذتهائی بود که اعراب در زمان جاهلیت در آن
غوطهور بوده و از مشخصات اجتماعی آن زمان بشمار میرفت پرداخته و میفرماید:
صفحه 72 از 274
اي رسول گرامی از تو در باره حکم شراب و قمار سؤال میکنند در جواب آنان بگو از لحاظ داشتن آثار و عواقب شوم و تباهی
تندرستی و زوال عقل و نابودي اموال در آنها گناه بزرگی است گر چه تجارت شراب و آلات قمار و نیز سرگرم شدن با آنها
ممکن است منافع مادي نیز در بر داشته باشد ولی خطر و زیان آنها بمراتب بیشتر از سودشان است و هیچ عاقلی بخاطر نفع کم
باینهمه ضرر و زیان تن در نمیدهد و نیز از تو میپرسند که چه چیز در راه خدا و چه مقدار از مال و دارائی خود را أنوار العرفان فی
تفسیر ص: 117
انفاق کنند و بمستمندان بدهند بگو اي رسول گرامی آنچه را که بآن احتیاج ندارید و بیش از نیاز خود دارید یا آنچه را که از قوت
سال اضافه دارید یا بهترین قسمت مالتان را میتوانید انفاق کنید یعنی باید در انفاق حد وسط و میانه روي را اختیار کنید نه تمام مال
خود را بدهید تا خودتان بدیگران محتاج شوید و نه بطور کلی قطع انفاق و احسان نمائید تا در جرگه بخیلان داخل گردید یا در
موقع انفاق قسمتهاي پست و بیارزش مال را انتخاب نکنید بلکه بهترین آن را براي انفاق در راه خدا اختیار نمائید این چنین
خداوند آیات و نشانههاي خود را در باره احکام و آثار و اسرار آنها بیان و روشن میسازد تا اینکه شما در باره آنها فکر و اندیشه
نموده و راه سعادت را در دو جهان بیابید و بدانید که دنیا دار بلا و فناء است و آخرت دار جزاء و بقاء و اگر در اینجا زهد و تقوي
پیشه نمائید در آنجا بسعادت و خوشبختی خواهید رسید و ضمنا از این آیه مستفاد میشود که انسان نباید تنها در جهان ماده یا معنی
بیندیشد بلکه باید هر دو را مورد تفکر و اندیشه قرار دهد و فکر عبارت از ترتیب مقدمات براي اخذ نتیجه است چنانکه حکیم
سبزواري میفرماید:
الفکر حرکۀ الی المبادي و من المبادي الی المرادي
(219)
ص: 118
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 118
از تو میپرسند از خمر و قمار گو بود در این دو جرم بیشمار
خمر و میسر را گناهی دان کبیر مردمان را زان بود نفعی کثیر
اثمشان بیش است لیک از نفعشان سعی دارد عاقل اندر رفعشان
هر چه آرد سکر خمر است آن مگر از عنب یا تمر یا چیز دیگر
از تو میپرسند از ما ینفقون کز چه میباید کنیم انفاق و چون
گو که انفاق است عفو اعنی ز مال آنچه باشد زاید از قوت عیال
حق نماید بر شما روشن چنین آیت خود تا کنید اندیشه زین
(219)
شأن نزول .... ص : 118
مفسرین در باره شأن نزول آیه مبارکه یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ چنین نوشتهاند که جماعتی پیش پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و
آله آمدند و عرضه داشتند که در باره خمر فتوائی بما بده زیرا شرب خمر عقل را ضایع و مال را از بین میبرد سپس این آیه نازل
صفحه 73 از 274
گردید.
و در روایت است که عدهاي به استناد و فیهما اثم کبیر بکلی دست از میخوارگی برداشتند ولی عده دیگر به جمله و منافع للناس
متمسک شده و از ص: 119
آشامیدن می خودداري نکردند تا اینکه در نماز که با حالت مستی مشغول شده بودند سوره کافرون را غلط قرائت نموده و بجاي
لَکُمْ دِینُکُمْ وَ لِیَ دِینِ گفتند لکم دینکم الشرك ولی دین الاسلام سپس آیه لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاري نازل گردید پس از
نزول این آیه نیز گروهی از آشامیدن خمر دست برداشتند ولی عدهاي آشامیدن می را بغیر وقت نماز اختصاص دادند تا اینکه آیه یا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ- نازل گردید که صریحا
شراب نوشی را کاري پلید و عمل شیطانی معرفی کرد و در باره قسمت وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ این آیه مفسرین عامه و خاصه
نوشتهاند: که عدهاي مانند عمرو بن الجموح یا معاذبن جبل و ثعلبه نزد پیغمبر اکرم آمدند و پرسیدند که اموال خود را بچه کیفیت
انفاق نمایند سپس این قسمت آیه نازل گردید.
ص: 120
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 120
قوله تعالی یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ خمر یعنی مسکر و آنچه عقل را ضایع کرده و میپوشاند و بشراب از آن جهت خمر گویند که عقل
را میپوشاند و زایل میکند چنانکه در آیه 36 سوره یوسف میفرماید:
قالَ أَحَدُهُما إِنِّی أَرانِی أَعْصِرُ خَمْراً مرحوم طبرسی در این آیه مضاف مقدر کرده و گفته است که اصل آن اعصر عنب خمر است.
خمار- یعنی سرپوش، مقنعه، روسري، آنچه زنان بر سر اندازند و جمعش نیز خمر بر وزن عنق میباشد چنانکه در آیه 31 سوره نور
میفرماید:
وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ:
یعنی روسریهاي خود بر گریبانهاي خویش بزنند).
و از این ماده است:
اما شراب بهشتی لذت خاصی دارد و عقل را هم زایل نمیکند چنانکه در آیه 19 سوره واقعه میفرماید:
وَ کَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ لا یُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا یُنْزِفُونَ
ص: 121
[سوره البقرة ( 2): آیه 220 ] .... ص : 121
اشاره
فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ
( لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ( 220
صفحه 74 از 274
ترجمه و شرح .... ص : 121
خداوند متعال موضوع تفکر و اندیشه را در ابتداء این آیه مبارکه چنین توضیح میدهد که انسان نباید فقط در جهان ماده یا معنی
بیندیشد بلکه باید در باره دنیا و آخرت هر دو اندیشیده و آنها را مورد تفکر و تأمل قرار بدهد زیرا اندیشیدن در زندگی دنیا به
تنهائی چنانکه باید صورت کاملی از زندگی و واجبات آن بخرد و قلب آدمی نمیدهد چه دنیا نیمی از زندگانی است نه تمام آن و
اگر بنا باشد اساس تفکر بر نیمه قرار گیرد انسان نمیتواند در زندگی راه درست و طرز تفکر صحیح را دریابد خصوصا در قضیه
انفاق که انسان باید حساب دنیا و آخرت هر دو را بکند و براي تأمین نیازمندیهاي جسم و نیازمندیهاي روح و وسائل تکامل و در
راه فراهم آوردن وسائل تکامل و پیشرفت هر دو قسمت تلاش و کوشش نماید زیرا دنیا و آخرت با هم بیارتباط نیستند بلکه
ویرانی یکی از ص: 122
این دو در ویرانی آن دیگري اثر خواهد گذاشت.
و همچنین باید بداند که دنیا دار بقاء نیست بلکه دار زوال و ممرّ براي دیگري است و انسان باید در این حیات چند روزه دنیا
سعادت و حیات ابدي آخرت را بدست آورده و در ناگواریهاي دنیا صبور و بردبار باشد و سختیهاي زندگی دنیا او را از تحصیل
زندگی سعادتمندي که در پیش دارد باز ندارد از این رو شایسته است که کار دنیا را با تقوي و بهمراه توجه بخدا انجام داده و با
رغبت تمام و با تمام همت بآخرت پرداخته و براي معاد و جهان دیگر توشهاي فراهم سازد ضمنا کلمه:
فی الدنیا و الاخرة به جمله تتفکرون آیه قبل متعلق است و احتمال دارد که این آیه دنباله آیه قبل بوده و مجموعا یک آیه باشد گر
چه در بعضی از مصاحف سه آیه گرفتهاند و چون مسلمین پس از نزول آیه:
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ
و آیه إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی از کفالت یتیمی که در خانه داشته فاصله گرفته و او را بحال خود گذاشتند که مبادا با
تصرفاتی در اموال و امور یتیمان مرتکب گناهی شوند و حتی گروهی از مسلمین آنان را از خانه خود بیرون کردند و به دنبال این
جریانات عدهاي از مسلمین خدمت پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله رسیده و طرز رفتار با یتیمان را پرسیدند خداوند متعال در پاسخ
آنان فرمودند:
اي پیامبر گرامی از تو در باره چگونگی رفتار و معاشرت با کودکان پدر مرده و اموالی که از یتیمان نزد آنها است که آیا با مال
خودشان مخلوط نمایند یا از اختلاط و شرکت اجتناب کنند میپرسند در پاسخ آنان بگو اصلاح کار آنان و نیکو گردانیدن حال
ایشان بهتر از دوري گزیدن با آنها است و شانه خالی کردن از زیر بار مسؤلیت و آنها را بحال خود گذاشتن کار درستی نیست و
اگر زندگی ص: 123
خود را با زندگی آنان بیامیزید و اموال خود را با اموال یتیمان مخلوط نموده و با آنان شرکت نمائید و در قبال کار خویش از مال
آنان اجرت برداشته یا اجرت نگرفته و به اجر و مزد الهی دل به بندید بسی بهتر است آنها برادران دینی شما هستند و شما باید مثل
یک برادر با آنان رفتار نمائید و از حقوق برادري آن است که یکدیگر را نگهداري کرده و از اموال آنان محافظت نمائید و
همکاري اجتماعی قاعده نخستین اسلام است و امّت مسلمان مکلف است که مصالح ناتوان اجتماع را در نظر گرفته و آن را حفظ
نمایند لذا یتیمان که با از دست دادن پدران خویش در کودکی ناتوان شدهاند باید مورد حمایت اجتماع واقع گشته و جان و مالشان
حفظ گردد و چنانکه میبینم خداوند متعال در این آیه مبارکه از کودکان با کلمه برادران تعبیر نموده و میخواهد عواطف مسلمانان
را برانگیخته و آنها را وادار کند که با یتیمان منصفانه و برادرانه زندگی کرده و زندگی آنان را بنحو احسن تأمین نمایند امّا تظاهر
در اصلاح نکنید و بلکه واقعا اصلاح طلب بوده و به یتیمان خدمت کنید زیرا خداوند شخص فساد انگیز را از اصلاح کننده و
صفحه 75 از 274
نیکوکار میشناسد و میداند که شما کدام یک در کار یتیمان بقصد اصلاح و کارسازي پاي پیش مینهید و کدام یک براي سود
جوئی شخصی و از بین بردن اموال آنان بر کودکان بیپدر ظالمانه شبیخون میزنید و اگر خدا میخواست شما را در کار یتیمان
برنج و مشقت میافکند و از آمیزش و مشارکت با آنان شما را منع میکرد و دستور میداد که اموال آنها را بکلی از اموال خود جدا
سازید ولی خداوند متعال نظر به مصلحت یتیمان بر شما سخت نمیگیرد زیرا محققا خدا تواناي درستکار است و امر او بر همه غالب
و احکامش بمقتضاي حکمت است و بغیر مصلحت شما فرمان نمیدهد و ضمنا این بر فساد قول جبریها دلالت دارد زیرا اگر خدا
ص: 124
میخواست بر آنها سخت بگیرد میتوانست ولی عنایت نموده و در وسعتشان قرار داد در این صورت چگونه امکان دارد که
خداوند متعال آنان را باموري مکلف نماید که بانجام آن قادر نیستند و از آنها چیزي بخواهد که راهی بآن ندارند.
(220)
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 124
از تو پرسند از یتیمان در صلاح گر بود اصلاحشان خیر و فلاح
نیست لازم پرسش از حال یتیم جز که گوئیم این است از مال یتیم
با شما ایتام را خوانند دوست بر صلاح آوردن ایشان را نکوست
مالشان زامیزش ار سازید جمع نیک باشد بیفساد و اخذ و طمع
حق تعالی از صلاح و از فساد آگهست و داند اسرار عباد
کز طمع باشید با ایتام یار یا بوجه نیک و تعظیم شعار
بر شما ور خواستی حق بیدرنگ میگرفتی از یتیمان کار تنگ
تا شوید از کارشان یکباره دور پس عزیز است و حکیم او در امور
(220)
ص: 125
شان نزول .... ص : 125
مفسرین در سبب نزول این آیه نوشتهاند وقتی که آیه إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً نازل شد هر کس که متکفل امور یتیمی
بود او را از خانه خود بیرون کرد و همین امر موجب سختی بر یتیمان و کودکان بیپدر گردید و در باره بیرون راندن آنها از پیغمبر
اکرم کسب تکلیف شد سپس این آیه در جواب آنان نازل گردید.
تفسیر برهان و روض الجنان نیز این شأن نزول را نقل کردهاند.
و همچنین ابن عباس میگوید هنگامیکه آیات وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ
و إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی نازل گردید هر کس طفل یتیمی را که در سرپرستی خویش داشت یا او را رها کرد و یا اینکه غذا
و لباس آنها را از خانواده خود جدا ساخته و بغذاهاي آنها دست نمیزدند در نتیجه غذاهاي اضافی آنان یا فاسد میگشت و یا بدور
ریخته میشد و حتی اگر داراي چهارپائی بود کسی بر او سوار نمیشد و اگر خدمتکاري داشت کسی بر او خدمتی رجوع نمیکرد و
صفحه 76 از 274
اساسا آمیزش و دخالت در کار یتیمان را شوم و بد میدانستند جریان امر را برسول خدا عرضه داشتند سپس این آیه نازل شد و این
عادت شوم را از میان آنان برانداخت و دستور داد که بآنان آمیزش و مخالطه کنید و در کارها بآنان مساعدت نموده و اموال آنان
را حفظ نمایند.
ص: 126
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 126
قوله تعالی وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ خلط- یعنی آمیختن بنظر راغب خلط آن است که میان اجزاء دو چیز یا بیشتر را جمع کنند اعم از آنکه
هر دو مایع باشند یا جامد یا یکی مایع و دیگري جامد و آن از مزج اعم است اقرب الموارد مینویسد:
مزج آمیختی است که جدا کردن در آن ممکن نباشد مثل آمیختن مایعات و خلط اعم از آن است لذا مزج اخص و خلط اعم است
چنانکه در آیه 102 سوره توبه میفرماید:
وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً و از این ماده است:
خلیط- یعنی رفیق، شریک، همسایه و جمعش خلطاء است چنانکه در آیه 24 سوره ص میفرماید:
وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ.
اختلاط- یعنی امتزاج و آمیخته شدن چنانکه در آیه 45 سوره کهف میفرماید:
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ.
ص: 127
توضیحات .... ص : 127
1) از بعضی از مفسرین نقل کردهاند که آنها معتقدند که آیه یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ بر حرمت آشامیدن مسکرات دلالت )
ندارد زیرا حرمت در جائی است که منفعت در آن متصور نباشد در صورتی که در این آیه خداوند متعال میفرماید:
و منافع للناس لذا آنچه از این آیه مستفاد میشود این است که ضرر آشامیدن خمر بیشتر از منفعت آن است لیکن این حرف را
مفسرین مردود دانسته و گفتهاند که کلمه اثم در جمله قل فیها اثم کبیر به معنی گناه استعمال شده است چنانکه در آیه 47 سوره
نساء نیز میفرماید:
وَ مَنْ یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَري إِثْماً عَظِیماً و در آیه 34 سوره اعراف هر حرامی را اثم نامیده و میفرماید:
قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَ نَ وَ الْإِثْمَ پس هر حرامی اثم و گناه است بخصوص که کلمه اثم در این آیه
موصوف با کلمه کبیر شده است و بر حسب روایاتی که ذکر خواهد شد معلوم میشود که حرمت شرب خمر در همه ادیان آسمانی
جزء احکام شمرده شده است ولی معلوم میشود که پس از نزول آیه:
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ بازهم عدهاي از حکم شرب خمر سؤالاتی نمودهاند زیرا مجددا در آیات أنوار
ص: 128
دیگر نیز با لحن توبیخ آمیز و با جمله فهل انتم منتهون از این عمل شیطان و پلید نهی گردیده است و اما در بیان مضرات و زیان
مشروب سخن بسیار است و در کتب بسیار در این زمینه بتحقیق پرداختهاند خصوصا امروزه علم طب آثار شوم این سم مهلک را
دقیقا بررسی نموده و مردم را از اعتیاد بآن نهی کردهاند و در باره زیانهاي مشروبات الکلی در نسل، در اخلاق، در اجتماع، در
صفحه 77 از 274
اقتصاد مقالات مفصلی نوشتهاند و یکی از دانشمندان مینویسد که اگر دولتها ضمانت کنند درب نیمی از میخانهها را به بندند میتوان
ضمانت کرد که از نیمی از بیمارستانها و تیمارستانها بینیاز شویم لذا بخوبی روشن میگردد که اگر در تجارت مشروبات الکلی
سودي باشد و یا فرضا چند لحظه بیخبري و فراموش کردن غمها در نظر شرابخوار سود محسوب شود زیان آن باندازه بیشتر است
که با هم قابل مقایسه نیستند.
یکی از مفسرین عارف در ذیل این آیه مبارکه مینویسد: جانا اگر مایل بشراب و مستی هستی قطرهاي از شراب عشق حقیقی بذائقه
جان برسان و از شرابا طهورا ذرهاي بچش تا آنکه مست گردي و پس از مستی بوجد آئی و از وجد بوجود آئی و از وجود بوجدان
و از وجدان بشهود رسی آنوقت خواهی دید چه عالم وسیع جان فزائی بنظرت جلوه میکند.
اگر به بینی و دست از ترنج بشناسی روا بود که ملامت کنی زلیخا را
2) مفسرین در ذیل وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ در اینکه مقصود از کلمه عفو چیست گفتاري دارند عدهاي گفتهاند: عفو )
عبارت از مالی است که از هزینه سال شخص و عیالات وي اضافه آمده باشد ولی حسن بصري معتقد است
ص: 129
که عفو عبارت از آن مال اضافی است که شخص با انفاق آن درویش و فقیر نمیشود اما عبد اللّه عباس میگوید عفو عبارت از آن
مال زیادي است که با انفاق نقصانی در آن پدید نگردد ولی بنظر مجاهد عفو عبارت از صدقهاي است که از راه توانگري داده
میشود اما باعتقاد عمر بن دینار و عطاء عفو عبارت از انفاقی است که بطور متعارف و متوسط بوده و افراط و تفریطی در آن نباشد و
بنظر ضحاك عفو انفاقی است که باندازه طاقت و استطاعت بوده باشد.
و صاحب تفسیر ابو الفتوح رازي مینویسد: که عفو عبارت از انفاقی است که از مال حلالتر و پاکیزهتر باشد.
و بعضی از مفسرین نوشتهاند: عضو عبارت از این است که هر چه شد کم یا زیاد انفاق گردد.
و برخی از مفسرین نیز گفتهاند: احتمال میرود که عفو در این آیه به معنی گذشت از لغزشهاي دیگران باشد که مطابق این احتمال
معنی آیه چنین میشود بگو بهترین انفاق انفاق عفو و گذشت است.
3) پس از این که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله بمدینه هجرت فرمودند جنگهاي اسلام شروع شد و لشکر اسلام بفرمان رسول )
خدا به نقاط مختلف جزیرة العرب رفته و بخاطر نشر دین مبین اسلام و تبلیغ آن با کفار و مشرکین مشغول جنگ شدند در نتیجه
عدهاي از آنان شهید گشته و اطفال آنها یتیم و بیسرپرست ماندند بنابراین عدهاي از مسلمانان از پیغمبر اسلام درخواست نمودند
که وظیفه آنان را نسبت بکودکان بیپدر معین فرماید این بود که خداوند متعال بوسیله آیه مبارکه یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی وظائف
آنها را نسبت بکودکان بیپدر یقین نموده و مسلمین را سرپرست آنان قرار داد و دستور داد که مسلمین همواره از این طبقه أنوار
ص: 130
حمایت نموده و برادروار با آنها زندگی کنند و هر کاریکه بسود آنها باشد و اصلاح محسوب شود در باره آنان انجام دهند و اگر
زندگیشان با زندگی یتیمان مخلوط شد در صورتی که نظر آنان نظر اصلاحی باشد مشکلی بوجود نخواهد آورد اما باید بدانند که
خداوند از نیات آنان باخبر است و تظاهر باصلاح دلیل بر صحت عمل نخواهد بود بلکه باید حقیقتا نیت آنان خدمت بکودکان یتیم
باشد زیرا خداوند متعال در عین الزام بسرپرستی یتیمان میتواند کار را بر شما سخت و مشکل گرفته و دستور دهد که اموال و
غذاهاي خودتان را از اموال و غذاهاي یتیمان جدا سازید و چون تهیه غذا و سایر نیازمندیها بطور جداگانه دشوار است لذا بمنظور
تسهیل مقرر فرمودند که تأمین معیشت کودکان بطور شرکت نیز بلامانع است.
ص: 131
صفحه 78 از 274
روایات .... ص : 131
1) در کتاب کافی از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت نموده که آن حضرت فرمودند: )
خداوند متعال پیغمبري را مبعوث نکرد مگر آنکه در احکام امتش شرب خمر را تحریم فرمود.
2) در کتاب کنز العرفان مینویسد: که حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام فرمودند که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: )
کل مسکر حرام و کل مسکر خمر یعنی هر مست کننده حرام و هر مست کننده خمر است.
3) در کتاب کافی از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت نموده که فرمودند: )
خداوند متعال براي اعمال بد و کارهاي زشت قفلهائی قرار داده اما کلید همه قفلها آشامیدن خمر است.
4) در کافی از علی بن یقطین روایت نموده که وي میگوید: مهدي عباسی از امام موسی کاظم علیه السّلام پرسید آیا شراب در )
قرآن تحریم شده؟ مردم تنها نهیی را که از آن شد میدانند ولی تحریم آن را نمیدانند حضرت فرمود آري شراب در قرآن تحریم
شده است عرضه داشت یا ابا الحسن در کجاي قرآن تحریم گردیده حضرت فرمودند: در آیه:
إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ:
تا آنجا که فرمودند اثم همان شراب است و در آیه دیگر فرموده است: ص: 132
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ و اثم عبارت از شراب و قمار است مهدي به من گفت اي علی بن یقطین این فتواي
هاشمی است گفتم راست گفتی اي امیر المؤمنین ستایش خداي راست که این علم را از این خاندان بیرون نبرده است علی بن
یقطین میگوید مهدي بدون درنگ به من گفت راست گفتی اي رافضی.
5) کنز العرفان مینویسد: جابر از پیغمبر اکرم روایت کرده که آن حضرت فرمودند: خمر و آشامنده آن و گیرنده آن و ساقی و )
فروشنده آن و کسی که پول آن را میخورد همه ملعونند ناگاه یک عرب پس از استماع سخنان پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله از
جاي خود برخاست و گفت یا رسول اللّه من مردي هستم که تجارتم شراب فروشی است و از این راه ثروتی بدست آوردهام آیا
میتوانم بوسیله این ثروت عبادتی بجاي آورم تا نفعی براي من داشته باشد پیغمبر فرمود اگر این ثروت راحتی اگر در راه حج و
جهاد مصرف نمائی باندازه بال پشهاي در پیشگاه خدا ارزش ندارد زیرا خداوند جز مال پاك و طیّب را قبول نمیکند.
سپس قسمتی از آیه 99 سوره مائده نازل شد که میفرماید: لا یَسْتَوِي الْخَبِیثُ وَ الطَّیِّبُ یعنی مال خبیث و طیب برابر نیستند.
6) در کافی بسند خود از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت نموده که فرمودند: )
هر چه مستی بیاورد خمر است و کم و زیاد آن حرام است و خداوند هر چیز مست کننده را حرام نموده و خرید و فروش و انتفاع از
آن نیز حرام است و پیغمبر اکرم فرمودند: هر کس جرعهاي از مسکرات را بنوشد هشتاد تازیانه بر او بزنید و اگر دوباره بخورد باز او
را بزنید و اگر در مرتبه چهارم خورد او را بکشند و فرمود حق است بخداوند که بخوراند بر شرابخوار از صدید و حمیم أنوار
ص: 133
و آن چرك و خونی است که از فروج زنا کنندگان بیرون میآید و اهل جهنم از حرارت و بوي بد آن در عذابند) و نماز او تا
چهل روز قبول نمیشود و با صورت سیاه و دیدگان ازرق وارد محشر خواهد شد.
7) در کتاب جامع الاخبار از پیغمبر اکرم روایت نموده که فرمودند با شرابخور معاشرت نکنید و اگر بیمار شد به عیادتش نروید و )
زمانی که مرد بجسدش نماز نخوانید زیرا او سگ دوزخ است و هر کس لقمهاي از طعام یا ظرف آبی به شرابخوار بدهد خداوند
در قبر او عقرب و مارهاي بسیار پدید آرد و باو مسلّط میکند.
8) در روایت نبوي آمده است که هر کس شراب بنوشد پس از آنکه حرمت آن در دین اسلام بیان شده اگر چنین شخصی )
صفحه 79 از 274
بخواستگاري دختري برود نباید با او ازدواج کنند و همچنین وساطت او در کارها مورد قبول و اعتماد نیست و سخن وي نیز شایسته
تصدیق نمیباشد و مسلمانان نباید بچنین شخصی امانت بسپارند.
9) از حضرت امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام سؤال شد آیا در نظر شما آشامیدن مسکر از زنا بدتر است حضرت )
فرمودند آري زیرا عمل زنا شخص را بکار زشت دیگر وادار نمیکند اما شرابخوار در حال مستی از زنا، دزدي، جنایت و ... دریغ
نخواهند داشت.
10 ) در کافی و محاسن از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده که رسول خدا فرمودند ملعون است ملعون کسی که )
بر سفرهاي نشیند که در آن شراب نوشیده شود.
11 ) در خصال از ابی امامه روایت شده که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: ص: 134 )
خداوند متعال در روز قیامت بچهار تن نظر نمیکند اول عاق بر پدر و مادر دوم بسیار منتگزار سوم تکذیب کننده قدر چهارم
معتاد بشراب.
12 ) در کتاب فقه الصادق امام جعفر صادق علیه السّلام میفرماید: اگر خمر یا نبیذ یا شیء مست کنندهاي بلباست برسد اگر محل )
اصابت آن را میدانی آن را آب بکش و اگر موضع اصابت را نمیدانی همه آن لباس را آب بکش و اگر با آن لباس نماز خواندهاي
آن نماز را اعاده کن.
13 ) در کافی از حسن بن علی و شاء از حضرت امام رضا علیه السّلام روایت شده که فرمودند میسر همان قمار است. )
14 ) از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام روایت شده که در تفسیر آیه یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ فرمودند مراد از کلمه العفو آن )
است که مسلمانان باید درآمد اضافه بر مخارج خود را انفاق کرده و بمستمندان بدهند.
15 ) در کتاب کافی از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت نموده که فرمودند منظور آیه شریفه از کلمه العفو این است )
که باید مسلمانان در انفاق مال میانهروي را در نظر بگیرند.
16 ) تفسیر قمی در ذیل آیه وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت نموده که فرمودند وقتی که آیه )
مبارکه:
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً نازل شد هر مسلمانی که یتیمی را سرپرستی میکرد او را از منزل
خود بیرون کرد و در این باره از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله پرسیدند آیه شریفه وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی در پاسخ آنان نازل شد
و شرکت دادن یتیمان را در زندگی جایز شمرد.
17 ) از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند علی بن ابی طالب ص: 135 )
علیه السّلام دچار درد چشم شده بود پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله بعیادت آن حضرت تشریف آورد و دید علی علیه السّلام از
درد چشم ناله میزند پیغمبر فرمود یا علی جزع و فزع میکنی یا اینکه درد چشمت شدید است عرض کرد یا رسول اللّه من تا بحال
دردي شدیدتر از این درد ندیدهام پیغمبر فرمود یا علی هنگامیکه ملک الموت براي قبض روح کافر میآید یک میخ آهنی آتشین با
خود میآورد و کافر را به وسیله آن قبض روح میکند و جهنم صیحه و فریاد میکشد حضرت علی علیه السّلام از جاي خود
برخاست و گفت یا رسول اللّه سخن خود را بر من اعاده کن زیرا آنچه را که فرمودي دردم را از یادم برد سپس عرض کرد یا
رسول اللّه آیا در میان امت تو یک چنین افرادي هستند که دچار این عذاب شوند؟ حضرت فرمود آري: حاکمی که جور کند،
کسی که از راه ظلم و ستم مال یتیم را بخورد و یا کسی که بدروغ شهادت دهد.
18 ) عیاشی بسند خود از کاهلی روایت کرده که میگوید در خدمت امام جعفر صادق علیه السّلام بودم مردي از آن حضرت )
سؤال نمود من به خانه یتیمان وارد شده و روي فرشهاي آنان مینشینم و از آبهایشان مینوشم و خادم بمن خدمت میکند و گاهی از
صفحه 80 از 274
اوقات هم از طعام آنان میخورم چه میفرمائید حضرت فرمود اگر در رفتن شما براي یتیمان سودي هست بروید و گر نه به
خانههایشان وارد نشوید.
ص: 136
تجزیه و ترکیب .... ص : 136
قوله تعالی یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کلمه العفو- مفعول براي فعل محذوف است کلمه انفقوا باشد- کذلک اشاره به بیان
حکم خمر و میسر و انفاق و اصول تشریع آنها است.
قوله تعالی إِصْلاحٌ لَهُمْ مبتداء و خبرش کلمه خیرا میباشد- کلمه فاخوانکم خبر است براي مبتداي محذوف که کلمه هم میباشد.
کلمه من المصلح متعلق بفعل مقدري چون یفصل- یمیز میباشد.
ص: